وقتی بایننس حسابهای جدید "بایننس جونیور" خود را در این ماه راهاندازی کرد، این اعلامیه با نوعی واکنش دوگانه مواجه شد که معمولاً برای بهروزرسانیهای حریم خصوصی تیکتاک کودکان محفوظ است.
روی کاغذ، این محصول به شدت کنترل شده، محدود به مسیر پس انداز و متصل به هویت KYC والدین است: هیچ دکمه معاملاتی، هیچ اسلایدر مارجین و هیچ درخواست سواپ فوری وجود ندارد.
با این حال، به محض اینکه یک کودک شش ساله به اینترفیسی که شبیه به صرافی ارز دیجیتال است دسترسی پیدا میکند، حتی اگر مکانیکها سادهسازی شده باشند، تمرکز از اینکه آیا آنها داراییهای دیجیتال نوساندار را خواهند داشت به این تغییر میکند که چگونه قرار گرفتن زودهنگام و مکرر در معرض طراحیهای شبیه به معاملات ممکن است بر درک آنها از ریسک، مالکیت و پاداش تأثیر بگذارد.
کودکی اینترفیس
مهمترین و صادقانه بگویم نگرانکنندهترین بخش این داستان این نیست که کودکان به داراییهای نوساندار دسترسی پیدا میکنند. این است که آنها به اینترفیس دسترسی پیدا میکنند.
نسلهای کودکان قبلاً در اقتصادهای خرد درون بازیها، از سرورهای ماینکرفت گرفته تا پوستههای فورتنایت، حرکت میکنند، بنابراین ایده اینکه آنها با ارزش دیجیتال سروکار داشته باشند کاملاً بیگانه نیست.
اما رابط کاربری صرافی حیوان متفاوتی است.
حتی اگر لبههای تیز آن حذف شده باشد (بدون دفترچه سفارش، بدون نمودار، بدون سفارش حد)، هنوز هم دارای گرامر بصری است که ریشه در حدس و گمان دارد. نمادهایی که شبیه بازده هستند، داشبوردهایی که رشد را ردیابی میکنند، زبان مربوط به "کسب درآمد" و "جایزه" همگی حسی محیطی ایجاد میکنند که پول از طریق تونلهای دیجیتال حرکت میکند که در آن سرعت و ریسک آن نتیجه میدهد.
برای کودکان شش و هفت ساله، این خطر تبدیل شدن به یک اثر اولیه را دارد. در آن سن، مرز بین جمعآوری ستارهها در یک بازی و تولید بازده در برنامه "بایننس جونیور" میتواند مبهم شود، و تمایز بزرگسالان بین پسانداز و حدس و گمان به طور طبیعی وجود ندارد.
مغز آنها برای حلقههای علت و معلول، هیجان باز کردن چیزی، رضایت از تماشای بالا رفتن یک عدد تنظیم شده است. یک محصول پسانداز که در زیباییشناسی مبادله پوشیده شده است، بدون شک، مفاهیمی را معرفی میکند که آنها از نظر شناختی برای درک آن مجهز نیستند، چه برسد به سؤال کردن.
خطر در اینجا این است که آنها درک شهودی از پول به عنوان چیزی که در رگهها و افزایشهای بازیسازی شده به دست میآید، بدون انجام و تولید چیزی با ارزش واقعی، شکل میدهند.
نوجوانان در سطل متفاوتی قرار دارند
در چهارده سالگی، خطرات رفتاری به سمت اعتماد به نفس بیش از حد، آزمایش مبتنی بر هویت و لایه اجتماعی کریپتو متمایل میشود.
نوجوانان در شبکههایی حرکت میکنند که در آن وضعیت و جایگاه از طریق اسکرینشاتها و چتهای گروهی ساخته میشود، و وکتورهای جدید، لینکهای فیشینگ، هدایای جعلی و چرخههای تبلیغاتی پاراسوشیال ایجاد میکند.
یک رابط پسانداز تأیید شده توسط والدین این مشکلات را حل نمیکند، و قرار گرفتن در معرض هر چیزی که شبیه به داشبورد CEX باشد، به آنها نقشهای میدهد که پس از خروج از محدودیتهای سنی، به کجا بروند.
اکنون به سؤال اخلاقی پشت این میرسیم، که آیا دسترسی تحت نظارت، رمپ امنتری را فراهم میکند یا آنها را آموزش میدهد تا در دنیایی که با بزرگ شدن آنها پیچیدهتر و شکارچیتر میشود، حرکت کنند.
دلیل برای اجازه دادن به آنها
با این حال، استدلال معتبری برای معرفی تحت نظارت وجود دارد.
کودکان قبلاً مکانیک تورم، ارزش دیجیتال و حضانت را از طریق سیستمهای پراکنده اطراف خود جذب میکنند، خواه کیف پول تلفن، خریدهای درون بازی یا شارژ کردن کارت مدرسه، بنابراین دادن یک ساختار منسجم تحت نظارت والدین ممکن است به آنها کمک کند تا عادات مالی سالمتری ایجاد کنند.
یک محصول فقط پسانداز، مانند آنچه به عنوان "بایننس جونیور" تبلیغ میشود، صبر را تحمیل میکند، زیرا هیچ دکمهای برای تغییر موقعیتها، هیچ محرک آدرنالین وجود ندارد.
اگر والدین از این حسابها به عنوان بخشی از آموزش گستردهتر استفاده کنند، توضیح دهند که حضانت کریپتو نیاز به مسئولیت دارد، که بازده جادو نیست، و اینکه اموال دیجیتال هنوز هم اموال است، میتوانند فرزندان خود را در برابر برخی از تلههایی که در جاهای دیگر آنلاین منتظر هستند، واکسینه کنند.
همچنین یک زاویه عملی وجود دارد. همانطور که بخش بیشتری از استک مالی جهانی به فرمتهای توکنیزه شده منتقل میشود، کودکانی که پس از سال 2020 متولد میشوند، وارد دنیایی میشوند که در آن مالکیت دارایی اغلب با یک کد QR شروع میشود.
آموزش اصول مکانیک حضانت به آنها (نحوه کار کیف پول، چرا عبارت بازیابی مهم است، چگونه انتقالها تسویه میشوند) میتواند به سادگی توضیح نحوه کار یک حساب بانکی امروز باشد. کودکی که این ساختارها را زود درک میکند ممکن است به بزرگسالی تبدیل شود که با داراییهای دیجیتال با احتیاط بیشتری رفتار میکند، نه کمتر، صرفاً به این دلیل که راز از بین رفته و آیینها آشنا هستند.
چالش این است که اطمینان حاصل شود که اینترفیس همان قلابهایی را که برنامههای معاملاتی خردهفروشی را برای بزرگسالان اعتیادآور کرده است، قاچاق نمیکند. اقتصاددانان رفتاری دههها را صرف نشان دادن چگونگی شکلگیری رنگ، حرکت، نشانها و حلقههای بازخورد لمسی در تصمیمگیری مالی کردهاند.
حتی انیمیشنهای ظریف میتوانند پاسخهای دوپامین را تحریک کنند.
اگر یک برنامه که به کودکان شش ساله خدمت میکند، سرنخهای زیادی از همتای قدرتمند خود قرض بگیرد، خطر تبدیل سواد مالی به مسیری بازیسازی شده با پاداشهایی که درسهای اشتباه را آموزش میدهند، وجود دارد.
یک خط مقدم جدید برای خانوادهها و تنظیمکنندگان
شرکتهای کریپتو که وارد بازار کودکان میشوند، سؤالاتی را ایجاد میکنند که تنظیمکنندگان به ندرت، اگر تا به حال، با آن مواجه شدهاند. پازلهای حوزه قضایی در مورد KYC متصل به والدین، قوانین جمعآوری دادهها برای افراد زیر سن قانونی و محصولات بازده که شبیه به حسابهای پسانداز هستند بدون اینکه به عنوان چنین تنظیم شوند، وجود دارد.
برخی از کشورها از ایده یک برنامه کریپتو طراحی شده برای کودکان شش ساله عقبنشینی خواهند کرد.
در حالی که دیگران ممکن است از زاویه آموزشی استقبال کنند، آنها هر چیزی را که به نظر میرسد یک تشویق است، بررسی میکنند. ماهیت فرامرزی مبادلات مسائل را پیچیدهتر میکند.
تصمیم برای خانوادههای فردی بسیار صمیمیتر است. رابطه کودک با پول طولانی و چسبنده است.
دادن دسترسی به یک حساب دارایی دیجیتال در سن کم میتواند اعتماد به نفس و سواد را ایجاد کند، اما همچنین میتواند انتظار بازتابی را پرورش دهد که ارزش در داشبوردهای درخشانی زندگی میکند که تعامل را پاداش میدهند.
مزیت در استفاده از ابزار به عنوان بخشی از یک استراتژی آموزشی عمدی است. خطر در اجازه دادن به اینترفیس برای آموزش است.
این خطی است که صرافیها با برنامهای مشابه "بایننس جونیور" باید طی کنند اگر میخواهند در این فضا اعتبار داشته باشند.
اگر این حسابها از تلههای مالی بازیسازی شده اجتناب کنند (بدون رگهها، بدون سکههایی که هنگام ضربه زدن میدرخشند، بدون تشویق ظریف برای "ورود روزانه") و بر وضوح، خویشتنداری و محتوای آموزشی واقعی تمرکز کنند، ممکن است نقطه ورود امنی برای نسل بعدی ایجاد کنند.
اما اگر آنها بیش از حد به زبان بصری برنامههای معاملاتی تکیه کنند، درسهایی را آموزش میدهند که هیچ والدینی نمیخواهد فرزندش زود یاد بگیرد.
سؤال واقعی این است که چه کسی اولین تجربه کودکان از ارزش دیجیتال را شکل میدهد: والدین با راهنمایی عمدی، یا اینترفیسهایی که برای نگه داشتن آنها در حال ضربه زدن طراحی شدهاند.
منبع: https://cryptoslate.com/crypto-for-kids-binance-junior-looks-safe-but-its-interface-creates-a-psychological-imprint-that-no-parental-control-can-fix/


